مقدمه:
با توجه به رشد روزافزون جوامع انسانی، نیاز به مواد غذایی در حال افزایش است. لذا استفاده از بقایای محصولات زراعی و باغی برای تولید پروتئین حیوانی بسیار ارزشمند میباشد. در گذشته بقایای زراعی و باغی بعنوان محصولات فرعی در تهیه جیره غذایی در نظر گرفته میشد. اما امروزه بعنوان مواد کمک کننده و همراه سایر اجزاء جیره در نظر گرفته میشود. در استان کرمان میزان تولید بقایای خشک پسته تقریباً بیش از یکصد و بیست (120) هزار تن تخمین زده میشود. با توجه به توسعه روزافزون باغات پسته این مقدار در ایران در حال افزایش است.
معمولآبیشتر گیاهانی که در شرایط گرمسیری رشد می نمایند. حاوی ترکیبات فنولیک (تانن ها)بوده و نقش مهمی در بقا و حیات آنها دارند.بااین حال این مواد باز دارنده می توانند اثرات مطلوبی نیز در تغذیه و عملکرد دام داشته باشند. تانن ها ترکیبات و یا متابولیت های پیچیده و محلول در آب با وزن مولکولی مساوی و یا بیشتر از 500 (20000-1000 ) هستند و گروههای هیدروکسیل و کربوکسیل کافی جهت رسوب پروتئیین ها و اتصال به کربوهیدراتها (عمدتاً الیاف) و مواد معدنی را تحت شرایط حاکم بر دستگاه گوارش پستانداران و پرندگان دارند. بطور کلی هر ترکیب فنولیکی که وزن مولکولی بالایی داشته و دارای گروههای هیدروکسیل و کربوکسیل فنولیکی برای تشکیل پیوندهای قوی با پروتئینها و یا سایر مولکولهای بزرگ را در شرایط محیطی خاص داشته باشند. تانن نامیده میشود. دو خانواده از ترکیبات تانیک شناخته شدهاند که شامل تانن متراکم و قابل هیدرولیز است. تاننهای متراکم ترکیبات پلیفنولیکی ثانویه گیاهی هستند که با پروتئینهای مواد خوراکی، بزاقی، سلولهای میکروبی و با آنزیمهای خارج سلولی و نیز پروتئین بافت داخلی قابلیت اتصال دارند.
این ویژگی تاننها را از سایر ترکیبات فنولیک متمایز میسازد. تاننهای متراکم با اتصال به پروتئین مانع تجزیه میکروبی آن شده و متعاقب آن عرضه و تامین اسیدهای آمینه بویژه اسیدهای آمینه ضروری و حاوی گوگرد برای جذب در روده کوچک افزایش یافته و موجب بهبود عملکرد دام میگردد. بقایای پسته نیز دارای ترکیبات فنولیک (تاننها) میباشند که میتواند اثرات مفید بر تولید شیر، پروتئین شیر، پشم، کرک، گوشت، بازده تولید مثل، کاهش متان و ... داشته باشد. با این وجود در صورتیکه از بقایای پسته در مقادیر زیاد و بدون توجه به معایب آن در جیره غذایی دام استفاده شود میتواند موجب کاهش تولیدات دامی میگردد. بنابراین پرورش دهندگان دام میبایست از این منبع جدید خوراک دام بطریق علمی، آگاهانه و براساس توصیهها و راهنماییهای کارشناسان در جیره غذایی گاو، گوسفند و بز استفاده نمایند.
آشنایی با مواد ضد تغذیهای در بقایای پسته:
معمولاً بیشتر گیاهانی که در شرایط گرمسیری رشد مینمایند دارای ترکیبات فنولیک (تاننها) بوده که نقش مهمی در بقا و حیات آنها دارد. تاننها مواد پیچیده و محلول در آب با وزن مولکولی بیش از 500 (20000-1000) هستند و دارای گروههای هیدروکسیل و کربوکسیل جهت باند شدن با پروتئینها (دیواره پروتئینی باکتریها، آنزیمها)، آلکالوئیدها، ژلاتین، کربوهیدراتهای دیواره سلولی از قبیل (سلولز، همی سلولز) و مواد معدنی (گوگرد، کلسیم، منیزیم، آهن) در دستگاه گوارش پستانداران و پرندگان هستند.
بنابراین تاننها از طریق باند شدن با مواد مغذی از تجزیه آنها در شکمبه جلوگیری بعمل آورده و موجب افزایش پروتئین عبوری و سایر مواد مغذی شده و در نتیجه قابلیت هضم آنها را بهبود میبخشد و از این طریق باعث افزایش تولید شیر و الیاف میشوند. بطور کلی تاننها به دو دسته تاننهای متراکم و قابل هیدرولیز تقسیم میشوند. تاننهای قابل هیدرولیز ترکیبات پلی استر کربوهیدراتها مثل گلوکز (قند) و اسیدهای کربوکسیلک فنلدار اسید گالیک[1] (گالوتاننها) و اسید هگزاهایدروکسی دی فنیل(الاژی تانن[2]) میباشند. در مجموع چهار دسته از تاننهای قابل هیدرولیز شامل 1- گالوتاننها 2- الاژی تاننها 3- تاراگالو تاننها 4- کافه تاننها هستند. تاننهای قابل هیدرولیز یا اجزاء هیدرولیز شده آنها ممکن است جذب دستگاه گوارش شده و موجب مسمومیت و اثرات سوء بر اندامهای حیوان مثل کبد، کلیه و ... گردد. تاننهای قابل هیدرولیز برای تک معدهایها (طیور) بشدت سمی هستند اما خطر آنها برای نشخوار کنندگان (گاو، گوسفند وبز) کمتر است و معمولاً در دستگاه گوارش آنها تحت شرایط اسیدی، قلیایی و یا فعالیتهای آنزیمی تجزیه میگردند. میزان تانن قابل هیدرولیز موجود در بقایای پسته تاکنون اندازهگیری نشده است. اگرچه این نوع تانن فقط در تعداد اندکی از گیاهان از قبیل (بلوط، انار و ...) یافت میشوند. اما تحقیقات بعمل آمده بر روی گاوهای شیری نشان میدهد استفاده از بقایای پسته سیلو شده موجب خون شاش در گاوهای شیری گردیده است. بنابراین بقایای پسته میبایست حاوی تانن قابل هیدرولیز باشد. برای اینکه تاننهای قابل هیدرولیز میتواند به ترکیبات دیگری مانند اسیدگالیک و پیروگالول تبدیل گردد که این مواد از دستگاه گوارش دام جذب شده و وارد دستگاه گردش خون آنها میشود و در نتیجه با باند شدن با دیواره پروتئینی گلبولهای قرمز و هموگلوبین موجب تخریب و انهدام آنها میگردد. تغذیه گاوهای شیری هلشتاین با بقایای پسته موجب کاهش درصد چربی شیر و خون شاش (همولیز) گردیده است. برخی تحقیقات بعمل آمده نشان میدهد پوسته بیرونی دان? پسته حاوی گالوتانن میباشد. از آنجائیکه تاننهای متراکم نه متابولیزه میشوند و نه از دستگاه گوارش جذب میگردند و نیز پیوندهای کربن- کربن آنها به تجزیه هیدرولیتکی حساس نیستند بنابراین میتوان نتیجه گرفت همولیز (خون شاش) گاوهای هلشتاین تغذیه شده با سیلوی بقایای پسته ناشی از تاننهای قابل هیدرولیز موجود در آن میباشد. اگرچه میزان آن هنوز اندازهگیری نشده است. اما تاننهای متراکم به پروآنتوسیانیدینها معروف هستند و قابلیت اتصال با پرتئینهای مواد خوراکی، بزاقی و سلولهای میکروبی (باکتریها، قارچهای غیرهوازی و ...) و نیز پروتئین بافت داخلی و یا سایر اجزاء تشکیل دهنده مواد خوراکی را دارا میباشند. میزان تاننهای متراکم بقایای پسته مشخص نیست اما میزان کل مواد فنولیک و کل تاننها به ترتیب 1/15 و 2/10 درصد اندازهگیری شده اگرچه مقدار کل تانن موجود در آن 5/5 درصد نیز گزارش شده است. معمولاً 17 درصد کل تاننها میتواند تاننهای متراکم را تشکیل دهد. عملکرد مناسب بقایای پسته احتمالاً ناشی از تاننهای متراکم موجود در آن میباشد.
اثرات مفید استفاده از بقایای پسته در تغذیه دام
تاثیر مفید تاننها در نشخوار کنندگان مانند (گاو، گوسفند، بز و ...) به غلظت آن در علوفه بستگی دارد. بررسیها نشان میدهند غلظت ایده آل تانن متراکم موجود در خوراکها و مواد گیاهی بین 40-20 گرم در گیلوگرم ماده خشک میباشد. دامها به تاننهای خوراکی واکنشها و عمکلرد متفاوتی را نشان میدهند. این تفاوت ناشی از واکنشهای بیولوژیکی خود تاننها بوده و اعتقاد بر این است که غلظت بیش از 5 درصد تاننها در جیره غذایی و گیاهان میتواند خطرات جدی برای دام داشته باشد. تاننها در مقادیر کم تا متوسط از نفخ در شکمبه جلوگیری نموده و جریان ازت غیر آمونیاکی و نیز اسیدهای آمینه ضروری از شکمبه را به سمت روده کوچک افزایش میدهند.
تجزیه پذیری پروتئین بقایای پسته نشان داد با افزایش میزان بقایای پسته در جیره غذایی مقدار پروتئین عبوری بصورت خطی افزایش مییابد. بعبارت دیگر میزان تجزیه پروتئین بقایای پسته در شکمبه با افزایش تانن بصورت خطی کاهش یافته و میزان تجزیه پذیری ماده آلی و ماده خشک بقایای پسته نیز با افزایش بقایای پسته یا بعبارت دیگر افزایش تانن کاهش یافته اگرچه این همبستگی بصورت خطی نبود.بنابراین با توجه به میزان تانن موجود در بقایای پسته استفاده از سطوح مناسب آن در جیره غذایی دامها میتواند موجب افزایش تولید شیر، پشم و کرک گردد. مقادیر الیاف خام، پروتئین خام، الیاف نامحلول در شوینده خنثی و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی بقایای خشک پسته بترتیب 19-18%، 8/11-7/10%، 50-36% و 28-24% اندازهگیری شده است. میزان رطوبت بقایای پسته بین 70-67 درصد میباشد. بنابراین بقایای پسته بعنوان یک منبع علوفهای میتواند در جیره غذایی دامهای مختلف استفاده شود. بررسیهای انجام شده نشان میدهد استفاده از 30 درصد بقایای خشک پسته در تغذیه بزهای رائینی بلامانع بوده و بزهای تغذیه شده با سطوح 10، 20 و 30 درصد بقایای خشک پسته نسبت به جیره شاهد دارای تولید بیده(کرک و مو) بیشتری بودند. اگرچه بزهای تغذیه شده از جیره حاوی 10 درصد بقایای خشک پسته نسبت به گروه شاهد از نظر رشد روزانه دارای عملکرد بهتری بودند. همچنین برههای تغذیه شده با جیرههای حاوی سطوح 10 و 20 درصد بقایای خشک پسته از عملکرد خوبی نسبت به گروه شاهد برخوردار نبودند اگرچه اختلاف آنها معنیدار نشد. که میتواند ناشی از نامتوازن بودن جیرههای حاوی بقایای خشک پسته از نظر مواد معدنی باشد. در حالی که برههای نژاد افشاری که با جیره حاوی 10 درصد بقایای خشک شده به روش صنعتی تغذیه شدند از نظر رشد روزانه دارای عملکرد به مراتب بهتری نسبت به جیره شاهد برخوردار بوده و اختلاف آنها معنیدار شد. بزها معمولاً بهتر از گوسفند از خوراکهای پرتانن استفاده مینمایند. مصرف غذا و قابلیت هضم علوفههای حاوی تانن غالباً در بزها بیشتر از گوسفند میباشد بزها نسبت به گوسفند پروتئین را با کارآیی بالاتری مصرف مینمایند اگرچه گوسفندان و بزها پروتئینهای بزاقی حاوی پرولین را جهت اتصال با تاننها تولید نمینمایند اما با این حال بزها قادرند نسبت به گوسفندان بزاق بیشتری را تولید نموده که دارای نیتروژن بیشتری نیز است. بنابراین باز جذب بیشتر نیتروژن اورهای از طریق بافت پوششی شکمبه و به طور غیر مستقیم از طریق بزاق برای بزها این امکان را بوجود میاورد که از خوراکهای حاوی تانن بیشتر استفاده نمایند. بررسی انجام شده بر روی گاوهای شیری نیز استفاده از مقدار 10 درصد بقایای خشک پسته را در جیره گاوهای شیری هلشتاین توصیه مینماید. قطعاً تاثیر تانن موجود در بقایای پسته در گاوهای شیری جرزی که از درصد چربی بالاتر برخوردار هستند نیاز به تحقیقات جداگانه و مستقل دارد. گاوهای شیری هلشتاین که با سیلوی بقایای پسته در سطح 1/4، 2/8 و 56/12% ماده خشک جیره تغذیه گردیدند در سطح 56/12 درصد دچار خون شاش و کاهش درصد چربی شیر شدند. میزان چربی شیر 5/2 درصد و نسبت پروتئین به چربی شیر بالاتر از 1/1 و تفاوت چربی به پروتئین بین (4/0-66/0) بود. تحقیقات بعمل آمده نشان میدهد هرگاه میزان پروتئین شیر 3/0 تا 4/0 واحد بالاتر از چربی شیر باشد بیانگر اختلال در جیره غذایی و عملکرد شکمبه میباشد. درصد چربی شیر در گاو هلشتاین بالاتر از 3 درصد میباشد اگرچه درصد چربی شیر گاوهای هلشتاین اصلاح شده بین 6/3 - 6/4 درصد است. بنابراین کاهش درصد چربی شیر (5/2 درصد) میتواند ناشی از اثرات مضر تانن موجود در بقایای پسته باشد. بررسیها نشان میدهد باکتریهای سلولتیک و آنزیم سلولاز به شدت تحت تاثیر تانن قرار میگیرد. در نتیجه با مختل شدن فعالیت باکتریهای هضم کننده فیبر خام (کربوهیدراتهای دیواره سلولی مانند سلولز و همی سلولز) هضم الیاف خام کاهش یافته و میزان استات در شکمبه تنزل مییابد و متعاقب آن درصد چربی شیر کم میگردد. خشک کردن بقایای پسته موجب کاهش تانن موجود در آن شده و میتوان از آن در مقادیر بیشتر از سیلوی بقایای پسته استفاده نمود. تزریق تانن از طریق فیستول بداخل شکمبه گاوهای شیری و بز نشان میدهد (آستانه) مقاومت به تانن در گاوهای شیری 5-3 درصد و در بز 10-8 درصد است. مواد ضد تغذیهای از قبیل آلکالوئیدها، گلوکوزینولیت، سیناپسین و سیانوهیدروژن و ... در بقایای پسته مشاهده نشده است و تنها ترکیبات پلی فنولیک (تاننها) ماده ضدتغذیهای موجود در آن میباشد. با توجه به اینکه سیلو کردن میزان تانن را 3/0 تا 4/0 واحد درصد کاهش میدهد. در حالیکه خشک کردن موجب 10 درصد کاهش در میزان تانن متراکم و نیز افزایش تانن باند شده با الیاف و پروتئین خام میگردد. بعبارت دیگر خشک کردن باعث کاهش انحلالپذیری تاننها میشود بررسیها نشان میدهد بین افزایش حرارت بالاتر از 45 درجه سانتیگراد و کاهش تانن آزاد همبستگی خطی وجود دارد. بنابراین میتوان نتیجهگیری نمود از بقایای خشک شده پسته با توجه به حساسیت گاوهای شیری به تانن بیشتر از سیلوی آن میتوان در جیره غذایی استفاده نمود. مضافاً بر اینکه نشخوار کنندگان کوچک چندان رغبتی به مصرف مواد سیلویی ندارند که میتواند بدلیل میزان رطوبت بالا در آنها و خشک بودن مدفوع که بیانگر آبگیری شدید از مدفوع در نشخوار کنندگان کوچک است و سایر موارد تغذیهای از جمله خوشخوراکی باشد.
اثرات منفی استفاده از بقایای پسته و سایر خوراکهای حاوی تانن
تاننها قادرند مصرف بقولات علوفهای مانند (یونجه، شبدر، اسپرس) را از طریق کاستن خوشخوارکی و یا کاهش هضم و نیز احساس تلخی و انقباض ناشی از ترکیب تانن و پروتئینهای بزاقی کاهش دهند. کاهش مصرف خوراکهای حاوی تانن از قبیل بقایای پسته ناشی از تشکیل پیوند بین تاننها و گلایکو پروتئینهای بزاقی است.
مطالعات نشان میدهد کاهش رویگرد دامی[3] و نیز کاهش میزان هضم در کاهش دادن مصرف خوراک گوسفندان تغذیه شده با جیرههای خالص شبدر بزرگ در مقایسه با گوسفندان تغذیه شده با یونجه زرد (شبدر پاکلاغی) خیلی مهمتر از خوشخوراکی است. تاننها میتوانند قابلیت هضم دیواره سلولی گیاهان را از طریق اتصال با آنزیمهای باکتریایی و تشکیل پیوندهای غیرقابل هضم با کربوهیدراتهای دیواره سلولی کاهش دهند. قابلیت هضم ماده آلی و بخش الیاف برای گوسفندانی که از نوعی آکاسیا تغذیه کردند به شدت کاهش یافت. مقادیر زیاد تانن بین 9-5 درصد تا حد زیادی قابلیت هضم الیاف را کاهش میدهد. مقادیر تانن بالاتر از 9 درصد کشنده و مهلک است. گوسفندانی که 9/0 گرم تانن قابل هیدرولیز به ازای هر کیلو گرم وزن بدن تغذیه کردند علائم مسمومیت را ظرف 15 روز به نمایش گذاشتند. گاوهای جرزی که با جیره حاوی 24 درصد پوسته بادام زمینی (حاوی 2/6 درصد کل تانن) تغذیه شدند مصرف خوراک آنها کاهش یافت تنزل خوراک مصرفی به کاهش خوشخوراکی نسبت داده شد. مقادیر زیاد تانن میتواند از سه طریق خوراک مصرفی را کاهش دهد: 1- ممکن است هضم ماده خشک را در شکمبه کاهش داده و 2- با بافت پوششی دستگاه گوارش باند شده و متعاقب آن نفوذپذیری دستگاه گوارش را کاهش دهد و موجب بروز علائم فیزیکی اتساع شکمبه شود 3- و یا اینکه ممکن است موجب کاهش خوشخوراکی علوفه شود تعدادی از محققین همبستگی و ارتباط منفی بین قابلیت هضم مواد خوراکی و غلظت ترکیبات فنولیک موجود در دیواره سلو.لی علوفه را نشان دادند. منومرهای فنولیک برای باکتریهای شکمبه و نیز در آزمایشگاه برای پروتوزوئرها و قارچ ها سمی هستند و مزاحم اتصال فیبروباکتر ساکسینوژنز با سلولز میشود که در نهایت موجب کاهش هضم میگردد. اگرچه اثرات نامناسب تانن در روی میزان هضم خوراک میتواند ساز و کارهای دیگری نیز داشته باشد که به وسیله آن مصرف خوراک کاهش مییابد برای مثال کاهش هضم خوراک موجب پر شدن بیشتر شکمبه شده و در نتیجه مصرف خوراک تنزل مییابد. اثرات منفی تانن در روی اشتها میتواند ظرف یک مدت کوتاه (26-20 دقیقه ) و یا طولانی مدت (روزها و هفته ها) بروز نماید. اثرات انقباضی و اثرات نامطلوب تانن بر روی بافت پوششی حفره دهانی و قسمتهای ابتدایی دستگاه گوارش موجب اثرات کوتاه مدت بر روی مصرف خوراک میشود. اثرات بلند مدت میتواند به صورت کاهش غلظت آمونیاک و اسیدهای چرب فرار در مایع شکمبه که بیانگر علائم متابولیکی کمبود ازت و یا انرژی و یا هر دو است بروز نماید.
روشهای استفاده از بقایای پسته:
بقایای پسته را میتوان به شکلهای تازه، سیلو شده، هوا خشک و نیز خشک شده به روش صنعتی (حرارت غیرمستقیم) در جیره غذایی دامها استفاده نمود. تولید مقادیر زیاد بقایای پسته، سرعت فسادپذیری آن در هوای گرم و نیز عدم قابلیت انتقال آن به سایر نقاط کشور موجب استفاده محدود از بقایای پسته به شکل تازه و یا سیلو شده میگردد. خشک کردن به روش صنعتی و با استفاده از حرارت غیرمستقیم یک روش عملی و اقتصادی خواهد بود که میتوان با احداث دستگاههای خشک کننده بقایای پسته از افزایش آفلاتوکسین در باغات پسته و فسادپذیری آنها جلوگیری بعمل آورد. در مجموع بقایای پسته را میتوان به شکلهای زیر در تغذیه دام استفاده نمود.
1-بقایای تازه
استفاده از بقایای پسته به شکل تازه بدلیل میزان رطوبت بالا و نیز فعال بودن بیشتر ترکیبات پلی فنولیک (تانن ها) در تغذیه بز و گوسفند کمتر مصرف میشود. مضافاً بر اینکه فسادپذیری بقایای تازه در هوای گرم بسیار بالا بوده و در نتیجه سریعاً میتواند تحت تاثیر دو عامل حرارت و رطوبت موجود در آن قارچ زده و میزان مایکوتوکسینها مثل آفلاتوکسین افزایش یابد. بنابراین بلحاظ مصرف کم آن توسط دام و نیز خطرات زیست- محیطی برای باغات پسته قابل توصیه نمیباشد.
2- سیلو شده
بقایای پسته میتواند به همراه ملاس و سایر مواد انرژی زا از قبیل آرد جو بصورت سیلو شده در تغذیه دامهای مختلف مانند گاوهای شیری و گوسفند استفاده گردد. اما میزان تانن بقایای پسته چندان بر اثر سیلو شدن کاهش نمییابد. بنابراین اثرات مضر آن در حالت سیلو شده بیشتر میباشد. سیلوی بقایای پسته بدلیل قابلیت انتقال محدود، خطرات ناشی از تانن و حجم زیاد تولید، اقتصادی نبوده و کارآیی زیادی ندارد.
3- هوا (آفتاب) خشک
معمولاً بقایای پسته بطور سنتی در معرض نور آفتاب خشک میگردد. متاسفانه بدلیل عدم رعایت اصول اجرایی و بهداشتی، بقایای پسته بطور مناسب خشک نشده و معمولاً بدلیل سیاه شدن و نیز قارچ زدگی خوشخوراکی خود را از دست داده و مصرف آن میتواند موجب کاهش تولیدات دامی گردد. خشک کردن بقایای پسته به کمک نور خورشید میتواند دارای فواید و نیز به دلایل اجرایی مضراتی نیز داشته باشد.
مطالعات نشان میدهد خشک کردن خوراکهای حاوی تانن میتواند موجب افزایش تانن باند شده به الیاف و پروتئین گردد. تانن در گیاهان به شکل تانن آزاد و یا بصورت محلول و باند شده یافت میشود که در واکوئلهای پوست، ساقه، دانه، گل و برگ وجود دارد. معمولاً تاننهای متراکم و تاننهای قابل هیدرولیز بصورت جداگانه در واکوئلها قرار دارند. خشک کردن میتواند موجب باند شدن تانن آزاد با پروتئینها و کربوهیدراتهای ساختمانی و غیرساختمانی گردد. تحقیقات نشان میدهد افزایش حرارت موجب کاهش تانن آزاد شده و تاننهای متراکم به میزان ده درصد کاهش مییابد. بنابراین اثرات مضر آن میتواند کاهش یابد. در موقع خشک کردن بقایای پسته به کمک نور خورشید میبایست حداکثر آن را با عمق 30-20 سانتیمتر و در سطح صاف و سیمانی ریخته و در فواصل 2 ساعت کاملاً زیر و رو گردد. در غیر اینصورت سریعاً سیاه شده و بوی تخمیر از آن ساطع خواهد شد که متعاقب آن خوشخوراکی خود را از دست میدهد و میزان آفلاتوکسین آن زیاد میشود. بنابراین با توجه به هزینههای کارگری و نیز کارآیی پایین خشک کردن بقایای پسته به کمک نور خورشید، این روش نمیتواند در سطح گسترده قابل استفاده باشد و اقتصادی نخواهد بود. قطعاً با توجه به اینکه میزان بقایای پسته در حال افزایش بوده و بیش از یکصد و بیست هزار تن بصورت خشک و تقریباً چهارصد هزار تن به شکل تر آن تولید میشود. روش آفتاب خشک نمیتواند کاربردی و اقتصادی باشد.
4- روش صنعتی
با استفاده از دستگاههای خشک کننده و حرارت غیرمستقیم میتوان بقایای تر پسته را بلافاصله پس از جداسازی بقایا از محصول (دانه) تر خشک نمود بنابراین خطر آفلاتوکسین و تلنبار شدن بقایا در بیرون از کارخانه ضبط پسته منتفی خواهد گردید. اما خشک کردن میبایست به روش علمی و صحیح انجام شود. برای اینکه استفاده از حرارت بالا اگرچه موجب کاهش تانن میگردد اما کیفیت بقایای پسته را نیز میتواند کاهش دهد.. حرارت بالا میتواند موجب واکنش میلارد و از بین رفتن اسیدهای آمینه پروتئین بقایای پسته مانند لیزین گردد. این اسید آمینه نقش مهمی در تولید الیاف و شیر دارد. حرارت زیاد میتواند موجب باند شدن پروتئین با لیگنین و ترکیبات پلی فنولیک (تاننها) گردد و قابلیت استفاده از آنها را کاهش دهد. بنابراین بقایای پسته میبایست در حرارت کمتر از 60 درجه سانتی گراد خشک شده و ماده خشک آن در حد استاندارد (میزان رطوبت 12-8 درصد) باشد. از این طریق ماندگاری آن افزایش مییابد و براحتی قابل انتقال به سایر نقاط کشور خواهد شد.