خلاصه
فرموله کردن جیره طیور تقریبا در تمامی دنیا اساسا با استفاده از ذرت و کنجاله سویا انجام میشود. در صورت استفاده از مواد خوراکی بومی دو مسئله مطرح میشود: اول بررسی و تعیین قیمت مناسب مواد جایگزین و دوم امکان عملی مصرف آنها در جیره طیور. برای مورد اول روشهای مختلفی توسعه یافته است تا سقف قیمت تمامی کالاهای جایگزین با توجه به مقدار مواد مغذی آنها و در مقایسه با قیمت و مواد مغذی یک، دو، سه و یا چند ماده خوراکی مرجع اندازهگیری شود. در تغذیه طیور تا کنون ضرورتی به انجام این کار نبوده و اغلب جیرهنویسی با استفاده از ترکیب متنوعی از مواد خوراکی و به صورت روزانه انجام شده و مواد جایگزین امکان جایگزینی صددرصد ندارند. در خوک از ذرت، کنجاله سویا و دیکلسیم فسفات به عنوان سه ماده خوراکی مرجع استفاده شده و قیمت مواد جایگزین با توجه قیمت و مواد مغذی این سه تعیین میشود. هر چه تعداد مواد خوراکی مرجع در محاسبه ارزش ریالی مواد خوراکی جایگزین زیادتر شود، قابلیت پیشبینی ارقام به دستآمده بیشتر است.
عموما به ازای هر یک ماده خوراکی مهم، یک ماده مغذی را میتوان ثابت نگه داشت. اغلب این روشها از روش پترسون (1932) توسعه یافته و برای دو ماده خوراکی بکار میرود. با افزایش تعداد مواد خوراکی مرجع (بیش از 3)، روش ریاضی برای حل آنها بسیار پیچیده میشود و بدون کامپیوتر راه حلی ندارند. هنگام جایگزینی عملی مواد خوراکی باید توجه داشت که نمیتوان تمامی ذرت و کنجاله سویا را جایگزین کرد، بسته به ماده خوراکی جایگزین، تراکم مواد مغذی جیره کاهش یا افزایش مییابد و روش علمی و دقیق جایگزینی مواد در جیره طیور آن است که بعد از ملاحظات قیمت، با توجه به مقدار مواد مغذی آنها به جیرهنویسی (کامپیوتری) بپردازیم. در صورت اجبار، باید توجه داشت که تغییرات مواد مغذی جیره تا 10 درصد و در جهتهای ناشناخته توسعه مییابد، در حالی که تا کنون جداول مناسبی برای تعیین سقف قیمت کالاهای جایگزین و روش عملی جایگزینی آنها در جیره طیور در منابع علمی عرضه نشده است.
قیمت و ارزش غذایی مواد خوراکی
قیمت مواد اولیه خوراکی مهمترین عامل بکارگیری آنها در جیره است. لازم است ارزانترین مواد خوراکی بکار گرفته شود تا جیره غذایی در ضمن حفظ تمامی مواد مغذی در سطح مورد نیاز، ارزانتر تمام شود. این وظیفه دشواری است زیرا در اغلب موارد به دلیل تغییر و تنوع مواد مغذی آنها نمیتوان به طور مستقیم مواد خوراکی جایگزین را مقایسه کرد. زمانی که تعدادی ماده خوراکی در بازار و در دسترس تولیدکننده است و قصد دارد از میان آنها دست به انتخاب بزند، لازم است ابتدا قیمت یا هزینه هر واحد مواد مغذی مختلف را به درستی برآورد کرده و بر اساس آنها قیمت یر به یر مواد خوراکی را برآورد کند و از بین آنها بهترین و اقتصادیترین ماده خوراکی را انتخاب نماید.
برای مثال سورگوم مایلو نزدیکترین ماده خوراکی به ذرت است با این وجود ارزش غذایی نمونههای مختلف مایلو تفاوت بسیاری دارد. پروتئین خام انواع مختلف مایلو بین 7 تا 12 درصد تغییر میکند. رشد جوجهها در صورت تغذیه مایلو کمتر از زمانی است که صرفا از ذرت تغذیه شده باشند. ارزش انرژی و لایزین مایلو در مقایسه با ذرت به ترتیب برابر 95 و 92 درصد است. گندم از نظر انرژی به ذرت و مایلو نزدیک است و حدود 99 درصد انرژی ذرت را دارد ولی پروتئین خام و اسیدهای آمینه آن بیشتر است. علاوه بر این تفاوتهای دیگری از نظر سایر اسیدهای آمینه و دیگر مواد مغذی بین مایلو، ذرت و دیگر اقلام مواد خوراکی دیده میشود که مقایسه مستقیم آنها را دشوار میسازد. علاوه براین باید توجه داشت که برخی مواد داریا خصوصیات منفی هستندکه کیفیت آنها را محدود ساخته و نمیتنوانبه راحتی از آنها در جیره استفاه کرد. برای مثال یولاف یک غله است که پروتئین آن حتی بیشتر از ذرت است ولی به دلیل بالا بودن مقدار الیاف خام آن نمیتوان آن را در جیره خوک و طیور استفاده کرد.
عوامل تعیینکننده قیمت مواد خوراکی در پرورش خوک شامل انرژی، پروتئین (اسیدهای آمینه) و فسفر قابل جذب است ولی در تغذیه طیور فسفر و دیگر مواد معدنی و ویتامینی و ریزمغذیها از طریق مکملها تأمین میشود و دو عامل مؤثر در تعیین قیمت مواد خوراکی جیره طیور، انرژی و پروتئین (اسیدهای آمینه) آنها است. ارزش انرژی مواد خوراکی به صورت انرژی قابل متابولیسم و بر حسب کیلوکالری در کیلوگرم محاسبه و در جداول غذایی درج میشود. دومین عامل مؤثر بر ارزش اقتصادی مواد خوراکی پروتئین خام و یا به بیان بهتر، میزان اسیدهای آمینه آنها است. در جیرههای مبتنی بر غلات و کنجالهها، مهمترین اسید آمینه محدودکننده رشد و تولید جوجهها، متیونین و سپس لایزین است. در خوک اولین اسید آمینه محدودکنده لایزین است و در جیرههای عملی به ندرت جیره خوک از نظر متیونین، تریپتوفان و ترئونین دچار کمبود میشود.
به این منظور روشهای مختلف ارزیابی اقتصادی مواد خوراکی جایگزین وجود دارد که میتوان از آنها استفاده نمود و در شرایط بحرانی و کمبود برخی مواد خوراکی، جایگزینهای مناسبی برای آنها یافت. در ادامه مهمترین آنها مورد بحث قرارگرفته است. لازم به ذکر است که برخی از این روشها اساسا در حیطه محاسبات و مقایسات مربوط به صنعت پرورش طیور قابل استفاده نیستند زیرا توسعه آنها بر اساس معیارهای تغذیه سایر حیوانات، از جمله نشخوارکنندگان شکل پذیرفته و قابل تطبیق با نیازهای طیور نیستند.
1- روش ساده- بر اساس یک ماده مغذی
در این روش، مواد خوراکی مورد بررسی با یک ماده خوراکی استاندارد مقایسه میشود. به همین د لیل برای تمامی حیوانات کاربرد دارد ولی روش دقیقی نیست. در بسیاری کشورها مواد خوراکی خاصی برای مقایسه دیگر مواد بکار میرود. این گونه مواد خوراکی درهر کشور، معمولا بیشتر از سایر مواد کشت و تولید میشوند. برای مثال در آمریکا ذرت و سویا به عنوان دو ماده خوراکی پایه و مرجع برای مقایسه سایر مواد خوراکی به ویژه مواد حاوی انرژی و پروتئین بکار میرود. در روش ساده، ارزش ریالی هر واحد ماده مغذی محاسبه و مبنای ارزشگذاری قرار میگیرد.
مثال: ذرت و گندم به ترتیب دارای 8 و 12 درصد پروتئین هستند و قیمت آنها به ترتیب 400 و 300 تومان است. کدام ارزانتر است؟
جواب: با توجه به درصد پروتئین خام ذرت و گندم، ملاحظه میشود که این دو ماده خوراکی به ترتیب دارای 80 و 120 گرم پروتئین خام در هر کیلوگرم خود میباشند. قیمت هر گرم پروتئین آنها به ترتیب برابر است 50 و 25 ریال است. بنابراین مصرف گندم به صرفهتر است به شرط اینکه محدودیتهای مصرف آن در جیره طیور (مثلا جوجهگوشتی) مورد توجه قرار گیرد.
مثال : به فرض مثال ذرت و جو به ترتیب دارای 3200 و 2000 کیلوکالری انرژی، 8 و 10 درصد پروتئین و 400 و 300 تومان قیمت باشند. کدام را انتخاب کنیم؟
جواب: اگر مواد مغذی ذرت و جو در نظر گرفته نشود بدیهی است که جو انتخاب شود زیرا قیمت آن ارزانتراست. اگر انرژی در نظر گرفته شود، ذرت را انتخاب میکنیم زیرا ارزش هر کیلوکالری ذرت و جو به ترتیب برابر 25/1 و 5/1 ریال میباشد و اگر پروتئین خام را در نظر بگیریم، جو را انتخاب میکنیم زیرا ارزش هر گرم پروتئین آنها به ترتیب برابر 50 و 30 ریال میباشد.
ملاحظه میشود که این روش، ساده و غیر دقیق و تنها مبتنی بر یک ماده مغذی است در حالی که ارزش غذایی مواد خوراکی مختلف علاوه بر مهمترین ماده مغذی، تحت تأثیر سایر مواد مغذی و نیز وجود عوامل محدودکننده و مواد ضد مغذی و وضعیت فیزیکی و ... آنها نیز میباشد.
2- روش پترسون - بر اساس دو ماده مغذی
در این روش مواد خوراکی بر اساس دو ماده مغذی مهم (برای مثال انرژی و پروتئین خام) به طور همزمان مورد مقایسه قرار میگیرند. جهت استفاده از روش پترسون لازم است دو شرط برقرار باشد: ضرایب ثابت دو ماده خوراکی استاندارد (مواد انرژیزا و پروتئین) محاسبه شود زیرا این دو مبین میزان تأثیر دو ماده خوراکی استاندارد در بهای ماده خوراکی مورد آزمایش میباشند.
مثال: فرض کنیم بهای هر کیلوگرم ذرت 400 تومان و بهای هر کیلوگرم کنجاله تخم پنبه 600 تومان است. بهای هر کیلوگرم سبوس چقدر باشد که آن را انتخاب کنیم؟
جواب: ضریب ثابت a1 و a2 به ترتیب ضرایب ثابت ذرت و کنجاله تخم پنبه به سبوس گندم و C1 و C2 نیز به ترتیب قیمت ذرت و کنجاله میباشند. بنابرین قیمت قابل قبول سبوس گندم برابر کیلویی 4042 ریال خواهد بود و اگر بیش از این بود گران است.
4042 = (6000) 243/0 + (4000) 644/0 = a2C2 + a1C1 = قیمت ماده خوراکی مورد نظر
لازم به ذکر که ضرایب مربوطه بستگی به ارزش غذایی ماده خوراکی مورد بررسی نسبت به دو ماده خوراکی مرجع دارد و به این معنی است که اگر 644/0 کیلوگرم ذرت و 243/0 کیلوگرم کنجاله سویا مخلوط شوند انرژی و پروتئین آنها به اندازه یک کیلوگرم سبوس میشود. به همین دلیل برای محاسبه قیمت سبوس گندم از این ضرایب استفاده میکنیم. برای تعیین ضرایب ثابت به روش زیر عمل میشود. با توجه به جدول ارزش غذایی سه ماده خوراکی مورد مقایسه فرضهای زیر در نظر است:

با توجه به دو معادله زیر، لازم است ترکیب مقداری از مواد X و Y (به ترتیب ذرت و کنجاله) را به دست آوریم که همچون سبوس گندم حاوی 1/13 درصد پروتئین خام قابل هضم و 1/57 درصد مجموع مواد مغذی قابل هضم بدون پروتئین قابل هضم (TDN - DCP) باشد. دستگاه دو معادله دو مجهولی را حل میکنیم.
7.1 X + 35.1 Y = 13.1
73.5 X + 39.8 Y = 57.1
ضرایب ثابت این دستگاه به ترتیب برابر 646/0 = X و 243/0 = Y به دست میآید که برای تعیین قیمت سبوس ازآن استفاده کردیم. لازم به ذکر است که پروتئین قابل هضم (DCP) بخشی از مواد باارزش مواد خوراکی و مواد غیر پروتئینی و به عبارت بهتر مواد انرژیزا (شامل TDN- DCP) جزء دیگر مواد خوراکی است. عبارت اخیر در واقع همان TDN منهای DCP است که شامل الیاف خام، عصاره بدون نیتروژن و چربی خام است که همه آنها خاصیت انرژیزایی دارند.
احتمالا بتوان با منطق جاری در روش بالا، جهت ارزیابی و مقایسه قیمت مواد خوراکی مورد استفاده در پرورش طیور از دو ماده مغذی مهم (انرژی قابل متابولیسم و پروتئین خام) استفاده کرد و با ملاک قرار دادن ذرت و کنجاله سویا، دیگر مواد خوراکی و به ویژه مواد نسبتا پرمصرف را در جیره مرغها را با آنها مقایسه کرده و تعیین قیمت نمود. نرمافزارهایی برای تعیین قیمت مواد خوراکی جایگزین موجود در بازار بر اساس قیمت و مواد مغذی دو ماده خوراکی (مثلا ذرت و کنجاله سویا) وجود دارد. البته این نرمافزارها بر اساس فرمولهایی برنامهریزی شدهاند که برای تعیین انرژی و پروتئین مورد نیاز گاوها مناسب است. نمونهای از نرمافزارهای مبتنی بر روش پترسون در اختیار نگارنده است که با تعیین ارزش دو ماده مغذی ذرت کنجاله سویا و قیمت آنها، میتوان مقدار این دو ماده مغذی را در ماده خوراکی مورد نظر به آن داد و ارزش ریالی آن را در مقایسه با دو ماده خوراکی مرجع گرفت.
3- روش ارزش نسبی- بر اساس سه ماده مغذی
در این روش ارزش نسبی یک ماده خوراکی در مقایسه با سه ماده خوراکی مرجع و با توجه به سه ماده مغذی مهم محاسبه شده و نتیجه به صورت ارزش ریالی هر واحد وزن آن بیان میشود. این سه ماده مغذی در حیوانات مختلف سه ماده مغذی مهم است. برای مثال در خوک شامل انرژی، لایزین و فسفر قابل جذب، در گاو شامل انرژی خالص، پروتئین خام و فسفر و در گوسفند، شامل انرژی قابل هضم، پروتئین خام و فسفر میباشد. در این روش ارزش هر یک از مواد خوراکی را ابتدا بر حسب یک معادله خطی متشکل از مواد مغذی مهم آن تعریف میکنیم. به این ترتیب یک دستگاه سه معادله سه مجهولی به دست میآوریم. برای مثال قیمت ذرت نسبت مستقیم با حاصلجمع حاصلضرب مقدار انرژی در ضریب X، مقدار پروتئین در ضریب Y و مقدار فسفر در ضریب Z دارد. همچنین است برای کنجاله سویا و دیکلسیم فسفات. بنابراین با حل این سه معادله و سه مجهول، سه ضریب (X، Y و Z) به دست میآوریم. برای محاسبه قیمت مناسب هر ماده خوراکی جایگزین تنها کافی است مقدار انرژی، پروتئین و فسفر قابل جذب آن را به ترتیب در 3 ضریب فوق ضرب کرده و آنها را با هم جمع کنیم. عدد به دست آمده، قیمت مناسب آن ماده خوراکی خواهد بود.
3350 X + 85 Y + 0.8 Z = 4000 قیمت ذرت
2230 X + 440 Y + 2.7 Z = 7000 قیمت کنجاله سویا
0 X + 0 Y + 185 Z = 400 قیمت دی کلسیم فسفات
ضرایب معادلات فوق به ترتیب برابر 907/0، 3/11 و 16/2 به دست میآید. با فرض اینکه ماده خوراکی مورد بررسی جو بوده و انرژی آن 2910 کیلوکالری در کیلوگرم و پروتئین خام و فسفر قابل هضم آن به ترتیب برابر 110 و 7/1 گرم در کیلوگرم باشد در این صورت قیمت قابل معامله و مناسب جو 3885 ریال به پایین خواهد بود در حالی که قیمت ذرت، کنجاله سویا و دی کلسیم فسفات در بازار امروز به ترتیب برابر 4000، 7000 و 400 ریال باشد.
ارزش نسبی ماده خوراکی مورد بررسی را میتوان به صورت ارزش درصدی آن نسبت به یک ماده خوراکی مرجع نیز بیان کرد (جدول 1). در این جدول ارزش نسبی تعدادی از مواد خوراکی از نظر انرژی، پروتئین (لایزین) وفسفر برای خوک در حال رشد و در مقایسه با ذرت و/یا کنجاله سویا محاسبه شده است. چنانچه ملاحظه میشود در روش بالا در نهایت قیمت پیشنهادی فراورده مورد بررسی به دست آمده و ملاک مقایسه قرار میگیرد ولی در اینجا ارزش نسبی آن در مقایسه با یکی از مواد خوراکی مرجع و به صورت درصد بیان میشود.
مواد مغذی، سطح استفاده و ارزش نسبی برخی مواد خوراکی جایگزین در مقایسه با ذرت یا سویا در جیره خوک
بدیهی است که مواد خوراکی مختلف بسته به اینکه در دسته مواد حاوی انرژی و یا پروتئین باشند، با یکی از دو ماده خوراکی مرجع (ذرت و یا کنجاله سویا) مقایسه میشوند. بنابراین با توجه به جدول، مواد خوراکی انرژیزا همچون ضایعات نانوایی، جو،گندم بهاره سخت، چربی و سبوس گندم از نظر انرژی با ذرت مقایسه میشوند ولی ارزش نسبی منابع پروتئین مختلف از قبیل کنجالهها، پودر ماهی، پودر گوشت، پودر شیر و امثال آن با کنجاله سویا مقایسه میشود. ملاحظه میشود که ارزش نسبی ضایعات نانوایی کمی بیشتر از ذرت و ارزش نسبی چربی بیش از دو برابر ذرت است. با اینهمه ارزش نسبی سبوس گندم برای خوک کمی بیش از ذرت است که در مورد طیور محل تردید میباشد. ارزش سبوس گندم برای همه دستجات طیور کمتر از ذرت است. چنین جداولی برای طیور ایجاد نشده است. باید توجه داشت که این ارزشهای نسبی، محدودیتهای احتمالی تغذیهای از نظر سطح کاربرد آنها در جیره را در نظر نمیگیرد. بدیهی است که عوامل تغذیه از قبیل کیفیت پروتئین، قابلیت دسترس یا قابلیت هضم مواد خوراکی و وجود عوامل ضد تغذیه نیز مؤثر است و میزان استفاده از هر یک از این مواد در جیره بسته به عوامل فوق و نیز خوشخوراکی، ارتباطهای مواد مغذی و روش فراوری و خوراک دادن متفاوت است و از همه مهمتر تغییر و تنوع مواد مغذی هر یک از این مواد خوراکی و نیز پایداری ساختمانی (مثلا در روغنهای نباتی) از جمله مهم ترین چالشهای استفاده ازآنها در جیره محسوب میشود.
4- روش نوموگراف
همانگونه که گفته شد ارزش هر ماده خوراکی تابع میزان انرژی، پروتئین و اسیدهای آمینه آن است. گندم یک غله است و از نظر انرژی قابل مقایسه با ذرت و مایلو است ولی از نظر پروتئین خام و اسیدهای آمینه غنیتر از آنها میباشد. بدیهی است که ارزش نسبی یا ارزش ریالی آن بستگی تمام به قیمت کنجاله سویا و دیگر مکملهای پروتئینی دارد. در تصویر 1، نوموگراف تعیین ارزش نسبی گندم به ذرت و مایلو با قیمتهای متفاوت کنجاله سویا ارائه شده است. فرض اولیه ما بر آن است که گندم و مایلو به ترتیب دارای 99 و 98 درصد انرژی ذرت باشند.

با توجه به این فرض مهم، ارزش پروتئین و اسیدهای آمینه ضروری اضافی در گندم در مقایسه با ذرت و مایلو، بر اساس قیمت کنجاله سویا تعیین شده است. در نتیجه نوموگراف ارزشهای نسبی مواد خوراکی را بیان میکند. برای مثال اگر قیمت کنجاله سویا،200 دلار در تن و گندم،4 دلار در بوشل باشد، با وصل کردن این دو نقطه در نوموگراف (خط نقطهچین) و ادامه خط ایجاد شده تا برخورد با خط مربوط به ذرت/مایلو، خواهیم توانست قیمت هر بوشل ذرت (70/3 دلار) و مایلو (20/6 دلار) به دست میآید. ملاحظه میشود که در چنین شرایط اقتصادی مرغدار تنها زمانی به خرید ذرت یا مایلو مبادرت میکند که قیمت هر بوشل ذرت و مایلو به ترتیب کمتر از 7/3 و 20/6 دلار باشد.
5- روشهای کامپیوتری
همه روشهای فوق ملهم از روش اولیه پترسون (1932) و مبتنی بر توسعه معادلات ریاضی بوده و بر این فرض استوار است که همواره در تجارت مواد خوراکی، بازار باکفایتی وجود داشته و خریدار و فروشنده کالا الگوهای رفتاری متناقضی بروز دهند. روشهای جدیدتر ارزیابی ارزش مواد خوراکی، روشهای مبتنی بر نامعادلات است که برنامههای خطی از برجستهترین آنها میباشد. این برنامهها توسط کامپیوتر قابل اجرا است و در آنها یک تابع هزینه تعریف میشود که براساس یک سری نامعادلات مرتبط با مواد مغذی حل میشود. در این روش هیچ اطلاعی در زمینه هزینه واحد هر ماده مغذی در دسترس نیست و مواد مغذی که هیچ محدودیتی از نظر مصرف ندارند در واقع ارزش واحد صفر به خود میگیرند.
اخیرا در برابر روشهای مبتنی بر معالات و/ یا نامعادلات ریاضی، برنامههایی توسعه یافته است که براساس روش حداقل مربعات عمل میکند. این برنامهها قادر است در شرایط مشخص، بهترین برآورد هزینه هر واحد مواد مغذی و قیمت مواد خوراکی جایگزین را محاسبه کند. نمونههایی از این نرمافزارها در بازار وجود دارد.
امکان استفاده از روشهای ارزیابی قیمت مواد خوراکی جایگزین در جیره طیور
ساختار و شیوه اجرای روشهای مختلف اندازهگیری نیاز غذایی حیوانات مختلف یکسان است . نیاز آنها به اکثر مواد مغذی بررسی میشود . با این وجود از نظر برخی مواد مغذی تفاوت اساسی نشان میدهند. برای مثال در جیره طیور به تأمین الیاف خام توجهی نمیشود در حالی که در جیره گاو شیری الیاف خام و محتویات جزئیتر آن (الیاف محلول در شوینده اسیدی و شوینده بازی) از اهمیت خاصی برخوردار است و فرموله کردن جیره غذایی آنها بدون توجه به الیاف خام و اجزاء آن، موجب کاهش شایان توجه کارکرد تولید گاوها از نظر تولید شیر میشود. به این ترتیب دامنه و تعداد مواد خوراکی که امکان استفاده از آنها در جیره مرغ بخصوص مرغ گوشتی فراهم است بسیار محدود میباشد. امکان بررسی جایگزینی آنها به ندرت پیش آمده است. در اغلب کشورهای دنیا پرورش جوجه گوشتی با استفاده از ذرت و کنجاله سویا انجام میگیرد و مواد خوراکی بومی به میزان اندک مصرف میشود. اغلب آزمایشات هضمی و اندازهگیریهای نیاز غذایی جوجهها نیز با استفاده از ذرت و سویا انجام شده است.
برای روشن شدن مسئله، با توجه به مثال ارزیابی ارزش مواد جایگزین به روش نانوگراف در بالا یک مثال زده میشود. در تغذیه حیواناتی از قبیل خوک، گاو و گوسفند میتوان هر یک از سه ماده خوراکی ذرت، مایلو و گندم را به تنهایی و یا با هر نسبتی برای تأمین انرژی جیره بکار برد. اساس تأمین انرژی جیره مرغ تخمگذار و جوجه گوشتی، ذرت است. بااین وجود میتوان در مرغ تخمگذار نسبت بالاتری از مایلو و گندم و حتی جو را در کنار ذرت بکار برد و این در حالی است که سطح جایگزینی این دو نوع غله در جیره جوجههای گوشتی بسیار پایین است و به ندرت میتوان مقدار بالاتر از 30 درصد از آنها را بدون بروز مشکلات خاصی در جیره مرغ گوشتی منظور نمود. توجه شود که در هر حالت لازم است توازن اسیدهای آمینه جیرهها مورد توجه قرار گیرد زیرا میزان پروتئین دانههای مختلف غلات نسبت مستقیمی با اسیدهای امینه آنها ندارد. در نتیجه اگر به مقدار مساوی گندم را جایگزین ذرت کنیم، سطح پروتئین جیره افزایش یافته و مقدار اسیدهای آمینه جیره نیز تغییراتی خواهد کرد زیرا گندم دارای پروتئین خام بیشتری در مقایسه با مایلو و ذرت است. یکی از تغییرات مهم در صورت مصرف گندم به جای ذرت، کاهش لازین جیره است. در چنین مواردی باید مقداری کنجاله سویا، دیگر مکملهای پروتئینی و یا پودر لایزین مصنوعی به جیره افزوده شود تا کمبود لایزین جیره مرتفع گردد.
با این همه میتوان جیرههای غذایی خاصی را فرموله کرد که درصد مصرف هر یک از مواد خوراکی جایگزین (به جز ذرت و کنجاله سویا) در آن با توجه به محدودیت سطح مصرف آنها مد نظر قرار گیرد. در چنین حالتی میتوان با توجه به یکی از روشهای بالا و بخصوص روش پترسون و ملاک قرار دادن دو ماده خوراکی ذرت و کنجاله سویا به انتخاب مواد خوراکی جایگزین پرداخت. حتی در این صورت هم، جایگزینی مواد خوراکی بدون جیرهنویسی مجدد، خالی از لطف و دقت علمی است زیرا توازن اسیدهای آمینه جیره نسبت به نیاز جوجهها تغییر میکند. به هر حال همان گونه که اشاره شد در صورت اجبار به استفاده از مواد جایگزین بدون فرمولاسیون مجدد، دو ماده مغذی مهم انرژی و پروتئین خام جیره تأمین شده و دیگر مواد مغذی ممکن است در حد کمتر یا زیادتر از مقدار مورد نیاز تأمین شوند و عوارض مهم تغذیهای ناشی از عدم توازن و کمبود مواد مغذی رخ دهد و رشد جوجهها با اخلال مواجه گردد.
فرمول جایگزینی مواد خوراکی
تا کنون به مسئله تعیین قیمت مواد خوراکی جایگزین به جای اقلام اصلی جیره طیور پرداختیم. در صورت وجود این مواد و معلوم بودن قیمت همه آنها در بازار، هدف ما این بود که بدانیم در مقایسه با ذرت و کنجاله سویا، آنها را به چه قیمتی خریداری کنیم تا صرفه اقتصادی داشته باشد و بتوان بخشی از این دو ماده خوراکی را کنار نهاد و آنها را بکار برد. هدف اصلی و کاربرد عملی تمامی روشهای شرح داده شده در بالا، بیان قیمت مناسب مواد خوراکی جایگزین و به عبارت بهتر تعیین سقفی از قیمت آنها بود که تنها در صورت پایینتر بودن قیمت آنها در بازار (به عبارتی ارزان بودن آنها) اقدام به خریدشان کنیم.
اینکه یک ماده خوراکی را در شرایط صرفه اقتصادی خریداری کنیم، یک بحث است و استفاده عملی از آن در جیره طیور بحث دیگر است. در جیرهنویسی طیور اغلب مواد خوراکی اصلی را براساس نیاز به دو ماده مغذی مهم (انرژی و پروتئین) به دو دسته مواد انرژیزا و مواد پروتئینی تقسیمبندی میکنند. دسته اول عمدتا به منظور تأمین انرژی و دسته دوم عمدتا به منظور تأمین پروتئین خام به جیره افزوده میشوند. بدیهی است که هر یک از مواد علاوه بر مواد مغذی که در آن دسته قرار گرفتهاند دارای ماده مغذی دیگر نیز هستند. کم کردن یکی از مواد خوراکی اصلی (ذرت و/یا کنجاله سویا) از لیست اقلام جیره و جایگزین کردن یک ماده خوراکی دیگر به جای آنها اساسا بدون جیرهنویسی مجدد امکان پذیر نبوده و کار دقیقی نیست زیرا همزمان لازم است نیاز 40 ماده مغذی مختلف تأمین شود. در شرایط عملی علاوه بر تأمین انرژی و پروتئین خام، تأمین اسیدهای آمینه به ویژه متیونین، لایزین و ترئونین و عناصر کلسیم و فسفر قابل جذب از اهمیت خاصی برخوردار هستند و با فرض استفاده از مکملهای ویتامینی و معدنی در جیره نهایی، مقدار آنها باید به دقت مد نظر قرار گیرد تا دچار مفهوم پدیده بشکه سوراخ نشود.
در پرتو پیشرفتهای فنی و علمی که در سالیان اخیر در زمینه جیرهنویسی به عمل آمده و بخصوص به دلیل توسعه کامپیوترهای پر سرعت و تسریع در عمل جیرهنویسی، معمولا تنظیم فرمول جیره طیور به صورتی دقیق و در زمان اندکی انجام میشود و به محض کم شدن یکی از اقلام جیره و فرصت جایگزینی آن توسط ماده خوراکی دیگر، به سرعت از کامپیوتر استفاده کرده و مجددا فرمول جدیدی محاسبه میشود. هدف از این کار تأمین تمامی نیازهای مواد مغذی جوجهها درست به میزان مورد نیاز آنها است به طوری که مواد مغذی اضافی یا کم در جیره نباشد. در حالت اول علاوه بر فشار فیزیولوژیک بر جوجهها، اتلاف منابع مالی را نیز در پی دارد در حالی که در حالت دوم نیازهای طبیعی جوجهها تأمین نشده و رشد آنها کاسته خواهد شد.
هیچ فرمول مشخص و سادهای قادر به جایگزینی مناسب میان مواد خوراکی نیست زیرا مواد مغذی موجود در مواد خوراکی مختلف تنوع بسیاری دارد و بعلاوه هر ماده خوراکی نیز از نظر یک ماده مغذی تغییر و تنوع قابل توجهی نشان میدهد. در صورت اجبار به استفاده از مواد جایگزین بدون جیرهنویسی مجدد، لازم است حتیالمقدور نیازمندیهای تعداد بیشتری از مواد مغذی فراهم شود. با توجه به جدول 1، مقدار انرژی ضایعات نانوایی و ذرت به ترتیب برابر 4430 و 3961 کیلوکالری است. در صورت حذف ذرت و جایگزین کردن آن توسط ضایعات نانوایی لازم است به تناسب افزایش انرژی آن مقدار کمتری از آن در جیره وارد شود. این نسبت برابر 5/91 درصد است یعنی به ازای کاهش 100 کیلوگرم ذرت میتوان 5/91 کیلوگرم ضایعات نانوایی وارد کرد تا انرژی آن یکسان بماند. از آنجا که مقدار پروتئین ضایعات گندم نیز بیشتر از ذرت است، زمان جایگزینی آنها میتوان به ازای هر 100 کیلوگرم ذرت، 2/78 کیلوگرم ضایعات نانوایی بکار برد. با توجه به جدول، مقدار لایزین این دو ماده خوراکی تقریبا یکسان است و جایگزینی وزنی آنها تغییر چندانی در لایزین جیره بوجود نمیآورد. در ستون آخر جدول، ارزش نسبی مواد خوراکی نسبت به ذرت یا کنجاله سویا (در دو پانل مختلف جدول) بیان شده است. البته ارقام ارائه شده در یک محدوده نسبتا بزرگ قرارگرفته است. باید توجه داشت که استفاده از ارقام این جدول و جایگزین کردن مواد، خطایی در حد 10 درصد ایجاد میکند.
در صورت تمایل به جایگزینی ضایعات گندم به جای ذرت و البته دیگر انواع جایگزینی باید به نکات زیر توجه کرد:
1- نمیتوان تمامی ذرت جیره را جایگزین نمود. هر یک از مواد خوراکی، یک سقف حداکثر مصرف در جیره طیور دارد. باید به آن توجه جدی نمود. ذرت و سویا به عنوان دو ماده خوراکی مهم هیچ محدودیتی ندارند زیرا دارای مواد ضد مغذی نبوده و یا از بین رفته است، کیفیت فیزیکی آنها مطلوب است. برای مثال همه ذرت جیره را نمیتوان توسط یولاف و همه کنجاله سویا را نمیتوان توسط کنجاله تخمپنبه جایگزین کرد.
2- جیرهای دارای 60 درصد ذرت است. اگر بخواهیم تمامی آن را توسط ضایعات نانوایی جایگزین کنیم، به جای 600 کیلوگرم در تن ذرت از مقدار 549 کیلوگرم ضایعات استفاده میکنیم. در این حالت در هر تن 51 کیلوگرم (1/5 درصد) جای خالی باقی میماند. بنابراین تمامی مواد مغذی از جمله انرژی به اندازه 1/5 درصد متراکم میشود. در صورت استفاده از مواد جایگزین باانرژی کمتر (همچون جو)، برعکس تراکم مواد مغذی کاهش مییابد.
3- جدول فوق مربوط به خوک است. با این وجود ارقام ارزش نسبی آن در مورد طیور نیز کاربرد دارد (ستون 7 جدول 1)، اگرچه سطح استفاده از مواد (ستون 6) در طیور متفاوت از خوک و معمولا کمتر از آنها است. در مورد طیور چنین جداولی توسعه نیافته است.
Luce, William G. and Charles V. Maxwell. Relative Value of Grains for Market Hogs. Division of Agricultural Sciences and Natural Resources, Oklahoma State University. Factsheet, ANSI-3503.
St-Pierre, N. R. and D. Glamocic. 2000. Estimating Unit Costs of Nutrients from Market Prices of Feedstuffs. J. Dairy Sci. 83:1402–1411.
مرتضی بیکی بندرآبادی